آف

همیشه تلخ ترین لحظه های عمرت را کسی می سازد که شیرین ترین لحظه های او را ،تو ساخته ای......

*********************

فرقی نمی کند که گودال آبی کوچک  باشی یا دریای بیکران. زلال که باشی آسمان در توست.....

********************

به راستی آفریدگار عالم این جهان بی کرانه را به عشق کسی آفریده است.همچون من که  جهانی ساخته ام از عشق برای تو.......

**********************

گفتم به روز گاران داغی نشسته بر دل*  بیرون نمی توان کرد الا به روز گاران

*******************

دریا باش که اگر سنگی به طرف تو  پرتاب شد ،سنگ غرق شود نه آنکه تو متلاطم شوی ! ...........

*********************

دوستی می گفت :انسان موفق کسی است که با سنگهایی که     به طرف او پرتاب می شود بنای محکمی بسازد

*********************

کاش می شد لحظه ها را پس گرفت......

**********************

چقدر دیر فهمیدیم که زندگی همان روزهایی بود که ما زود گذشتنش را آرزو می کردیم

***************

نابینا به ماه گفت : دوستت دارم . ــ ماه گفت : چه طوری ؟ تو که نمی بینی . ــ نابینا گفت : چون نمی بینمت دوستت دارم . ــ ماه گفت : چرا ؟ ــ نابینا گفت : اگر می دیدمت عاشق زیباییت می شدم ولی حالا که نمی بینمت عاشق خودت هستم

*****************

اگر تنها ترین تنها شوم باز هم خدا هست او جانشین تمام نداشتن هاست نفرینها و آفرینها بی ثمر است اگر تمامی خلق گرگ های هار شوند و از آسمان هول و کینه بر سرم بارد خداوند بزرگ ... تو مهربان جاودان آسیب ناپذیر من هستی ای پناهگاه ابدی تو می توانی جانشین همه بی پناهی ها شوی

 

******************

شاگردی از استادش پرسید:" عشق چست؟ " استاد در جواب گفت: " به گندم زار برو و پر خوشه ترین شاخه را بیاور. اما در هنگام عبور از گندم زار، به یاد داشته باش که نمی توانی به عقب برگردی تا خوشه ای بچینی! " شاگرد به گندم زار رفت و پس از مدتی طولانی برگشت. استاد پرسید: "چه آوردی؟ " و شاگرد با حسرت جواب داد: " هیچ! هر چه جلو میرفتم، خوشه های پر پشت تر میدیدم و به امید پیدا کردن پرپشت ترین، تا انتهای گندم زار رفتم ." استاد گفت: " عشق یعنی همین چشمانت را وقف نگاهی کن که قدر نگاهت را بداند

****************

زندگی سه چیر بیش نیست 1ولی: به اجبار به دنیا اومدن دومی: با غم زیستن سومی : با آرزو مردن